دقیقا از همان ابتدای ساعات اولیه شروع جنگ اوکراین، اکثریت ابزار ارتباط جمعی با نمایش تصاویری دلخراش از ماجرا گزارش دادهاند که چگونه بخشی از جامعه اوکراین خود را برای دفاع از کشور آماده میکنند
گزارشها و تصویرها نشان میدهد که چگونه سربازان به گروهی از ساکنان ماریوپل[۲]، از جمله کودکان و سالخوردگان ” چگونگی طرز استفاده از اسلحه”، “کمکهای اولیه”، “دستورالعمل ساختن کوکتل مولوتف” و “استفاده اسلحه در نبرد” را آموزش میدهند. درمیان آنان چهره پیرمرد ۷۸ سالهای از ساکنان والنتینا کونستانتیونوسکا[۳] با اسلحهای در دست به عنوان سمبل مقاومت اوکراین نمایش داده میشود.
اما این گزارشگران از معرفی هویت تعلیمدهندگان چشمپوشی میکنند و از یاد میبرند توضیح دهند که آنان در واقع متعلق به گردان نئونازی آزوف هستند، اگر چه نشانها و علائم فاشیستی بر یونیفرمهای سربازان نیاز به توضیح بیشتری ندارد.
تولد گردان آزوف
گردان آزوف که نام آن برگرفته از دریاچه بسیار بزرگی در جنوب شرقی اوکراین میباشد در سال ۲۰۱۴ توسط آندری بایلتسکی[۴]، شخصیت معروف ضدیهود، پایهگذاری شد. بایلیتسکی پیشینه درخشانی در حمایت از اندیشههای فاشیستی با خود به همراه دارد. او یکی از پایهگذران گروههای افراطی راست از جمله وطنپرستان اوکراین[۵] و مجمع سوسیال ناسیونالیست[۶] ها بوده است.
او در خطابیهای در سال ۲۰۱۰ اعلام میکند که تکلیف امروز ملت “رهبری نژاد سفید در سرتاسر جهان برای نبرد نهاییست….نبردی برعلیه نژادهای گمراه و مادون انسانی” گفتهای که اندک تردیدی در تمایلات نئوفاشیستی وی به جا نمیگذارد.
کلیه نیروهای افراطی راست و نئونازی در دوران خیزش مردمی”میدان[۷]” در سال ۲۰۱۳، خود را تحت پوشش سراسری “جناح راست[۸]” سازماندهی کردند. “جناح راست” نقش تعیینکنندهای در این جنبش بر عهده داشت. آنها بهویژه نقش کلیدی در تبدیل تظاهرات مسالمتآمیز ضددولتی به درگیریهای خشونتآمیز بازی نمودند, که این تظاهرات سرانجام منجر به سقوط دولت متمایل به روس یانوکوویچ[۹] گردید.
آرسن آواکوف[۱۰]، وزیر داخله اوکراین در سال ۲۰۱۴، طی فرمانی در آوریل آن سال اجازه تشکیل نیروهای شبهنظامی مردمی را، با قید این که تعداد افراد هر گردان از ۱۲،۰۰۰ نفر تجاوز نکند، صادر نمود
گردان آزوف در ۵ می ۲۰۱۴ تشکیل شد و در جنگ بر علیه جداییطلبان اوکراین جنوبی شرکت کرد. افراد گردان آزوف آشکارا خود را نئونازی معرفی کرده و از ایدئولوژی برتری نژاد سفید جانبداری میکنند. گردان آزوف در نوامبر ۲۰۱۴ در درون گارد ملی اوکراین منحل گردید و حتی مورد تقدیر رئیس جمهور وقت، پترو پروشنکا قرار گرفت.
این حقیقت تلخ که گردان آزوف در اردوگاههای آموزشی خود استفاده از سلاح گرم را به کودکان ۶ ساله میآموزد، واقعیتی تکاندهنده است
قتل عام اعضا چپگرای اتحادیه کارگران در سال ۲۰۱۴
کشتار و مرگ تراژیک ۴۸ کارگر در ساختمان مرکزی اتحادیههای کارگران در ادسا در ماه می سال ۲۰۱۴ ماهیت بیرحمانه این نئوفاشیستها را به شیوه وحشتناکی عریان کرد. در این ماجرا نئونازی ها به گردهمایی چپگراها و ضدفاشیستها در مرکز اتحادیه کارگری[۱۱] حمله برده و پس از به تلهانداختن آنان در داخل ساختمان، آن را به آتش کشیدند.
افراد بیشماری صحنههای دردناک این واقعه را بر روی تلفنهای خود ضبط کردهاند. بسیاری از این ویدئو ها در دسترس همگان میباشد و در برخی از آنان چهره مهاجمان به خوبی قابل تشخیص است. اما تا امروز هیچیک از افراد مسئول در این جنایت به محاکمهای خوانده نشده است.
ارتباطات تنگاتنگ حکومت و نئوفاشیستها.
این حقیقتیست که نئونازیها در صدد کسب کرسی در پارلمان بودند، ولی شکست خوردند. اما علیرغم این شکست آنان موفق شدند که ارتباط مستحکم و تنگاتنگی با احزاب طبقه حاکم اوکراین برقرار کرده و بدین ترتیب مصونیت بدون حدوحصری کسب کنند. آنان همچنین در درون ارگانهای حکومتی نیز نفوذ کردهاند.
ارتباط گردان آزوف با وزیر امور داخله پیشین، آرسن آواکوف توجه زیادی را به خود جلب کرد و مشخص شد که وی یکی از هواداران سینهچاک نئونازیهاست، چرا که ارتباط وی با گردان آزوف بر کسی پوشیده نبود.
آواکف در سال ۲۰۱۴ وادیم ترویان[۱۲] را به ریاست پلیس منطقه کیف منصوب کرد. ترویان یکی از چهرههای شناختهشده نئونازی است که تا قبل از انتصاب رسمی به این مقام، معاون فرمانده گردان آزوف بوده است.
ولادیمیر زلنسکی، رئیس جمهور فعلی اوکراین نیز در این میان مبرا و منزه نبوده است، او از سرهی استرننکو[۱۳]، رهبر سابق “جناح راست” در ادسا درخواست نمود که مسئولیت سازمان امنیت اوکراین ادسا را بر عهده بگیرد. این خبر در مصاحبهای توسط استرننکو در آوریل ۲۰۲۱ و از طرف خود وی افشا گردید. زلنسکی نیز در رد آن کلامی بازنگفت.
حمایت مالی و تعلیمات نظامی از سوی غرب
نئونازیها نه تنها حمایت حاکمان اوکراین را در پشت خود دارند، بلکه همچنین از سوی غرب نیز حمایت می شوند؛ در واقع این غرب است که عمده کمکهای مالی و تعلیمات نظامی را برای این گروه فراهم میکند. ایالات متحده آمریکا از تاریخ فوریه ۲۰۱۴ به طور آشکار کمک مالی در اختیار نئونازیها قرار میدهد.
بر اساس گزارشات کاخ سفید، اوکراین تا سال ۲۰۱۶ مبلغ ۲ میلیارد دلار وام تضمین شده و ۷۶۰ میلیون دلار کمکهای امنیتی – نظامی دریافت کرده است. در واقع کنگره آمریکا در ابتدا کمکهای نظامی، تعلیماتی و تسلیحاتی نئونازیهای های اوکراین را رد کرده بود اما این تصمیم تحت تاثیر فشارهای پنتاگون تغییر کرده و محدودیتها برداشته شد.
در این میان سازمان سیا از سال ۲۰۱۵، سرگرم آموزش مخفیانه فنون رهبری شورشها به شبهنظامیان اوکراینی بوده است تا بتوانند در هنگام عمل وارد عرصه شوند. یکی از مقامات سابق امنیتی در گفتوگوی مختصری عنوان نمود که چنین توانایی در صورت حمله روسیه به اوکراین موارد استفاده بسیاری خواهد داشت.
از سوی دیگر بر اساس مطالعات انستیتوی مطالعات اروپا، روسیه وکشورهای آسیا – اروپایی[۱۴] در دانشگاه جورج واشینگتن؛ آمریکا، کانادا، ایالات متحده، فرانسه، انگلستان و دیگر کشورهای اروپایی در آموزش نیروهای افراطی راست در اوکراین شرکت داشتهاند.
این متعهدان به دموکراسی و آزادی، تا کنون بهترین خدمات ممکن در تسلیح و تقویت نئونازیهای اوکراین را در خدمت آنان قرار دادهاند. نئونازی ها نیز در پاسخ به این کمکها خود را، تا بالاترین حد ممکن، وقف منافع امپریالیستهای غربی نمودهاند.
ارتباط پوتین با راستگرایان افراطی اروپایی
البته باید خاطرنشان کنیم که تمامی توضیحات بالا در جهت توجیه حمله روسیه به اوکراین مطرح نشده است. باید توجه داشت که تمامی ادعاهای نازی – زدایی[۱۵] پوتین در اوکراین، در واقع به عنوان وسیلهای برای انحراف اذهان تودهها از جنایات مرتکب شده توسط خود وی طرح شده است.
مطمئنا به اظهارات پوتین تحت عنوان مبارزه بر علیه فاشیسم، واژه دیگری به جز شرمآور نمیتوان اطلاق کرد.
بی علت نیست که تمامی رهبران راست افراطی اروپا پوتین را تحسین میکنند. رابطه بین آنان و روسیه جهتی دوسویه دارد. در واقع ارتباطات تنگاتنگی بین رهبران راستگرای اروپا و کرملین وجود دارد. اینک نمونههایی از مبارزات ضدفاشیستی پوتین
سالوینی[۱۶] از جریان راست افراطی اتحادیه (اتحادیه شمالی)[۱۷] به دفعات تحسین خود را از پوتین ابراز کرده. او حتی با حزب پوتین پیماننامه همکاری به امضا رسانده است.
به نظر میرسد رابطه پوتین و تشکیلات ماورای راست آلمانی “بدیلی برای آلمان”[۱۸] (AfD) نیز از این دست است. در گزارشی از BBC به تاریخ آوریل ۲۰۱۹ از سندی پرده برداشته شد که عنوان میکند نماینده پارلمانی حزب راستگرای (AfD) مارکوس فرونمایر[۱۹] “در کنترل کامل روسها خواهد بود”. این سند با جزئیات فراوان چگونگی تلاشهای روسیه برای مداخله در روند تصمیمگیری اتحادیه اروپا، به ویژه در مسائلی مانند کریمه، اوکراین، تحریم روسیه توسط اتحادیه اروپا و تاثیرگذاری بر افکار عمومی اروپائیان را تشریح میکند.
براساس تحقیقات سایت مستقل مدیاپارت[۲۰] فرانسه، مارین لوپن[۲۱] رهبر راستگرای افراطی “مجمع ملی”[۲۲]در سال ۲۰۱۴ مبلغ ۹ میلیون پاوند وام از یک بانک روسی دریافت کرد. او در مقابل متعهد شد که در مناقشات بین روسیه و اوکراین از روسیه جانبداری کند.
بهانه هایی برای تامین منافع امپریالیستی
ضدفاشیست بودن پوتین چیزی به جز یک بهانه برای تامین منافع امپریالیسم سرمایهداری روسیه در منطقه نیست. همان گونه که داعیههای دموکراسیخواهانه ایالات متحده نیز چیزی به جز پوششی برای امیال سلطه طلبانه آنان در سراسر جهان نمیباشد. غرب نیز درعینحال، چشم خویش را بر حضور فعال نئونازی ها در اوکراین و مداخلات آنان در درگیریهای شرق اوکراین بسته است.
به دیگر سخن، هر دو سوی این درگیریها ریاکارانه عمل میکنند. آنان تحت عناوین مردمفریبی چون دموکراسی، آزادی و مبارزه بر علیه فاشیسم، و با گسیل مردم به جبهههای جنگ در حقیقت خون این قربانیان بیگناه را در محراب منافع ناتو و امپریالیسم روسیه بر زمین میریزند.
نوشته: گیورگس لیگوریوتیس
نشردر سایت: International Standpoint
برگردان: رضا سپهر
اسفند ۱۴۰۰
[۱] Azov
[۲] Mariupol
[۳] Valentina Konstantinovska
[۴] Andri Biletsky
[۵] Patriot of Ukraine
[۶] Social-National Assembly (SNA).
[۷] Maidan
[۸] Right Sector
[۹] Yanukovych
[۱۰] Arsen Avakov
[۱۱] House of Trade Unions
[۱۲] Vadim Troyan
[۱۳] Serhiy Sternenko
[۱۴] Institute for European, Russian and Eurasian Studies (IERES)
[۱۵] de-nazification
[۱۶] Salvini
[۱۷] Lega Nord
[۱۸] Alternative for Germany (AfD)
[۱۹] Marcus Fronmeyer
[۲۰] Mediapart
[۲۱] Marine Le Pen
[۲۲] National Rally (Rassemblement National)